جدول جو
جدول جو

معنی پنبه کوهی - جستجوی لغت در جدول جو

پنبه کوهی
پنبۀ نسوز، نام تجاری هر یک از اقسام مختلف سیلیکات های معدنی منیزیم که به شکل رگه هایی در بعضی سنگ ها یافت می شود
تصویری از پنبه کوهی
تصویر پنبه کوهی
فرهنگ فارسی عمید
پنبه کوهی
(پَمْ بَ / بِیِ)
حجرالفتیله. آذرشست. آذرشین و آذرشب هر دو غلط است و آذرشست صحیح آن است و ما در آذرشین و آذرشب بغلط رفته ایم. رجوع به الجماهر بیرونی شود. معدن آن در خراسان و کرمان و بلوک کوه بنان است. رگه های پنبۀ کوهی در یک فرسخی شمال کوچار (اطراف کوه بنان) که مخلوط با توده های آهکی و گچی است دیده شده و از نقطه ای که کار کرده اند بقطر بیست وپنج سانتیمتر رگه دیده میشود. وسعت تمام این معدن شاید از دویست متر تجاوزنکند، در دو فرسخی معدن فوق رگه های دیگری که باریکتر است کشف گردیده و قطر آنها در اغلب نقاط یک سانتیمتر میباشد ولی این معادن بواسطۀ قلت و کمی ثروت قابل استفاده نیست. (جغرافیای اقتصادی کیهان صص 263)
لغت نامه دهخدا
پنبه کوهی
گونه ای از سنگهای آذرین که جزو دسته آمفیبولهاست و بر اثر تجزیه برخی عناصر قلیایی آمفیبول ترکیبات سیلیکات منیزی و سیلیکات کلسیم آن بصورت الیاف و رشته هایی در میایند که خاصیت نرمش و انعطاف دارند و ازینرو قابل استفاده در نساجی هستند حجر الفتیله آذرشست پنبه نسوز
فرهنگ لغت هوشیار
پنبه کوهی
آمینات
تصویری از پنبه کوهی
تصویر پنبه کوهی
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنبه کاری
تصویر پنبه کاری
شغل و عمل کشاورزی که پنبه می کارد، زراعت پنبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پسته کوهی
تصویر پسته کوهی
بادام زمینی، گیاهی یک ساله با پوسته ای زرد و سخت، مغز خوراکی و روغنی که بودادۀ آن به عنوان تنقلات مصرف می شود، پستۀ شامی، آراشید، پستۀ زمینی، بادام خاکی
فرهنگ فارسی عمید
(پَمْ بَ / بِ)
عمل پنبه کار. زراعت پنبه
لغت نامه دهخدا
(پَمْ بَ / بِ)
طرز دوختن جامه ای که حشو پنبه دارد
لغت نامه دهخدا
(پَمْ بَ)
نام قریه ای از دهستان اندرود در فرح آباد مازندران که جمعی از کردان مدان لو در آنجا مقیمند. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 13 و 120)
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ / بِ یِ)
حیوانی است که در جنگلهای شمالی یافت میشود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنبه کاری
تصویر پنبه کاری
عمل پنبه کار زراعت پنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه دوزی
تصویر پنبه دوزی
طرز دوختن جامه ای که حشو پنبه دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تخم پنبه، پنبه دانه
فرهنگ گویش مازندرانی